هربار به تو فکر میکنم یکی از دکمههایم شل میشود انقراض آغوشم یکنسل به تأخیر میافتد و چیزی به نبضم اضافه میشود که در شعرهایم نمیگنجد کافیست تورا به نام بخوانم تا ببینی لکنت، عاشقانهترینِ لهجههاست و چگونه لرزش لبهای من دنیا را به حاشیه میبَرد دوستت دارم با تمام واژههاییکه در گلویم گیرکردهاند و تمام هجاهای غمگینیکه بهخاطر تو شعر میشوند دوستت دارم با صدای بلند دوستت دارم با صدای آهسته دوستت دارم و خواستن تو جنینیست در من که نه سقط میشود، نه به دنیا میآید.... لیلا کردبچه,خواستن تو جنینی است در من ...ادامه مطلب
یه آهنگ خاصیه خاطره نابیه یاد کهنهیه نفر تنهایه عاشقیه عکس یادگارییه عطر مشترکیه حس سادهچه معجونی میشود برای گریه امشب..!, ...ادامه مطلب
آمدنت را حیران بنگرم یا رفتنت را مات بمانمباد آورده را باد می برد قبولدلم را که باد نیاورده بود….,باد آورده,پول باد آورده,ثروت باد آورده,گنج باد آورده,باد آورده را باد میبرد,باد آورده را باد میبرد به انگلیسی,باد آورده را باد ميبرد,حرف های باد آورده,داستانهای باد آورده,ثروتهای باد آورده ...ادامه مطلب
کیست سامان بدهد این همه ویرانی را ...؟؟,ویرانی,ویرانی دروازه شرقی,ویرانی کعبه,ویرانی تخت جمشید,ویرانی های سوریه,ویرانی شاندیز,ویرانی دروازه شرقی pdf,ویرانی عشق,ویرانی های ایران,ویرانی شعر ...ادامه مطلب
روزگاری چشمانم را بستم و با همه ی وجودم قلبم را میان دستانش گذاشتم...وقتی که چشمانم را باز کردم او رفته بود...قلبم از میان دستانش بر زمین افتاده بود...تکه های شکسته قلبم را با چشمانی خیس جمع کردم...و من چقدر احمقانه غرورم را به نابودی کشاندم...هنگامی که در پی نبودن هایش به دنبالش گشتم و...او را در آغوش دیگری یافتم...شکستم اما باز دوستش داشتم...حال امروز...از خودم بیزارم...که آن همه غرورم را...فدای التماس های بودنش کرده ام...او لایق آن همه از خود گذشتگی نبود..."فاطمه مهرنور",از خودم بیزارم,از خودم بيزارم,من از خودم بیزارم,خدایا از خودم بیزارم,شعر از خودم بیزارم ...ادامه مطلب
هرصبح از خواب میپرم عجله میکنم دلفین های آبی را به موهایم میزنم جای لب هایت را بر لب هایم صورتی میکنم میز را میچینم صدایت میزنم بعد به یاد می آورم از پاییز به بعد دیگر نبوده ای و من هرصبح از خواب پریده ام عجله کرده ام دلفین های آبی را به موهایم زده ام جای لب هایت را بر لب هایم صورتی کرده ام میز را چیده ام و بعد صدایت زده ام... داشتم از این شهر میرفتم صدایم کردی جاماندم از کشتی ای که رفت و غرق شد! البته... این فقط میتواند یک قصه باشد! در این شهر دود و آهن دریا کجا بود که من بخواهم سوار کشتی شوم و تو صدایم کنی فقط میخواهم بگویم تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی... ,تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی ...ادامه مطلب
چشمانم به انتهای جاده ای که دستانم را رها کردی و رفتی ثابت مانده... هنوز هم منتظرم... که در یکی از غروب های زندگی ام باز گردی... اما... هر چقدر خیره میشوم چیزی جز... پرواز کلاغ های شوم سیاه نمیبینم... که خبر از نیامدنت میدهند... "فاطمه مهرنور",غروب انتظار,انتظار غروب جمعه,غروب جمعه های انتظار,غروب و انتظار,شعر غروب انتظار,غروب جمعه و انتظار,عکس غروب انتظار ...ادامه مطلب
دلتنگم نه دلتنگ تو...دلتنگ اینکه یه روزی هوامو داشتی...دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی...دلتنگ هر دقیقه شنیدن صدات...دلتنگ تا صبح بیدار موندنت، فقط به خاطر اینکه دل من گرفته...دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی...دیدی؟ من که دلتنگ تو نیستم... ,دلتنگم خدا,دلتنگم و دیدار تو,دلتنگم آنچنان که اگر,دلتنگم و با هیچکسم میل,دلتنگم برای تو,دلتنگم مثل,دلتنگم آنچنان,دلتنگم خدایا,دلتنگم میدونی اومدم مهمونی,دلتنگتم عشقم ...ادامه مطلب
جمشید! اگه پاییز، انقدری که تو میگی خوبه، چرا هر سال روز اول پاییز دلمون خالی میشه؟ همه به این زرد و نارنجی نگاه میکنن حالشون جا میاد چرا ما بلد نیستیم؟ اینارو بیخیال..... دلمون تنگه.. تو بیا.. مگه نگفتی سر میزنی؟.... تابستون کش میاد تااااا میتونه.. خیلی تنگه... با اینکه حتی پاییز هم نیست.. تازه شنیدم با اون یارو جدیدیه میپری... دیدنت که داری با غریبه ها میخندی درد داره.. ولی میارزه به نگاه کردنت و خندیدنت. به آروم بودنت... نیستی... فراق درد داره...ولی فکر کردن به لحظه اومدن، به بودنت لذته..,رادیو چهرازی 16,رادیو چهرازی soundcloud,رادیو چهرازی 17,رادیو چهرازی 20,رادیو چهرازی متوسط,رادیو چهرازی کیست؟,رادیو چهرازی 15 دانلود,رادیو چهرازی تودیع,رادیو چهرازی 12,رادیو چهرازی 19 دانلود ...ادامه مطلب
آدم کسی را می خواهد که بلد باشد زشتی هایش را دوست داشته باشد وگرنه زیبایی را که همه دوست دارند. آدم کسی را می خواهد که صورت آرایش نکرده ی تازه از خواب بیدار شده اش را دوست داشته باشد. ریر چشم های گود رفته ی سیاهش را، پوست پر از کک و مک اش را، زانو و آرنج پینه بسته اش را، ابروهای پر و دست نخورده اش را.دل همه مان کسی را بیشتر می خواهد که آدم را توی تمام فین فین کردن های سرما خوردگی اش با دستمال های خیس و چشم های قرمز و پف کرده و خشکی دور دماغ از روزهای خنده های از ته دل و دندان های ردیف مرتب اش بیشتر دوست داشته باشد. کسی که صدای هورت کشیدن سوپ و بالا کشیدن نوشید,فرمت هارد مثل روز اول,فرمت کامل هارد مثل روز اول ...ادامه مطلب